ادامه پارت ۷عشق و نفرت

سوجون: باشه پس من کم کم میام دنبالت ادرس خونه ی جونگکوک بفرست
ا/ت: باش
تو ذهنش: اینجا که نا کجا اباده
سوجون:  بای
ا/ت: بای
(قطع کرد)
سریع لباس پوشیدم (عکسشو میزارم) چون دیر بود موهامو باز گذاشتم
زود رفتم پایین جونگکوک تو حال بود
کوک: کجا با این عجله
ا/ت: بیرون
کوک: کجای بیرون
ا/ت: با سوجون میرم
کوک: همون پسره که اون روز باهات بود
ا/ت: اره
زود رفتم بیرون سوجون همون موقع رسید
سوار شدم رفتیم...

ادامه دارد...
دیدگاه ها (۳)

لباس ا/ت تو پارت ۷ عشق و نفرت

پارت ۸ عشق و نفرت

عشق و نفرت پارت ۷

ا/ت ویو قلبم تند تند میزد اما چرا؟ نه... احتمالا بخواطر هیجا...

پارت 12خون تو رگام جم شد....ویو جونگکوک یه نفس عمیق کشیدم بع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط